معنی دمیر بمیر - جستجوی لغت در جدول جو
دمیر بمیر
مرگ و میر
ادامه...
مرگ و میر
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیر میر
دیر میر
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
مقابل زودمیر، گران جان، سخت جان، جان سخت، آنکه به سختی میرد، آنکه زود نمیرد، (یادداشت مؤلف)
ادامه...
مقابل زودمیر، گران جان، سخت جان، جان سخت، آنکه به سختی میرد، آنکه زود نمیرد، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دمیج بمیج
لگدمالی
ادامه...
لگدمالی
فرهنگ گویش مازندرانی